همگام با شرکتهای دانش بنیان 3
چگونه از نماینده ی فروش کالاهای خارجی به صادر کننده ی محصولات دانش بنیان ایرانی تبدیل شویم ؟
احمد بهفر مقدم، شرکت را با دو برادرش تاسیس کرده که یکی مهندس کامپیوتر است و دیگری پزشک عمومی. احیا درمان پیشرفته به واسطه سابقه 11 سالهاش هم کارش را خوب بلد است و هم در رابطه برقرار کردن تبحر دارد. اینکه این شرکت دقیقا چه کار میکند و چطور اولین شرکتی بوده که از طرف وزارت بهداشت بهعنوان شرکت دانشبنیان به معاونت علمی و فناوری معرفی شده، از مسائلی هستند که در گفتوگوی پیش رو خواهید خواند.
گفتوگو با مدیرعامل احیا درمان پیشرفته
احمد بهفر مقدم، شرکت را با دو برادرش تاسیس کرده که یکی مهندس کامپیوتر است و دیگری پزشک عمومی. احیا درمان پیشرفته به واسطه سابقه 11 سالهاش هم کارش را خوب بلد است و هم در رابطه برقرار کردن تبحر دارد. اینکه این شرکت دقیقا چه کار میکند و چطور اولین شرکتی بوده که از طرف وزارت بهداشت بهعنوان شرکت دانشبنیان به معاونت علمی و فناوری معرفی شده، از مسائلی هستند که در گفتوگوی پیش رو خواهید خواند.
-سابقه شرکت احیا درمان پیشرفته به چه زمانی برمیگردد؟
شرکت احیا درمان سال 1383 تاسیس شد. بنیاد این شرکت از نظر بحث سهام خانوادگی است. ما سه برادر هستیم که هر کدام در یک شاخه تخصص داریم. تخصص من مهندسی پزشکی است. لیسانس الکترونیک داشتم و بعد فوق لیسانس مهندسی پزشکی گرفتم. برادرهایم یکی پزشک عمومی و دیگری مهندس کامپیوتر است. درواقع این سه رکن میتوانند از نظر مدیریتی تمام قسمتهای شرکت را پوشش دهند، ولی از نظر قانونی من مدیرعامل شرکت هستم.
-کار شرکت دقیقا چیست؟
از سال 83 به شکل کاملا اختصاصی روی حوزه بیهوشی و ونتیلاتور کار میکنیم.
-ونتیلاتور چه کار میکند؟
دستگاه ونتیلاتور دستگاه تنفس مصنوعی است برای بیمارانی که مشکلات ریوی دارند یا مشکلات اعصاب دارند و سیستم مغزی عصبیشان نمیتواند فرمان تنفس بدهد و به عبارتی شخص در حالت کما است. در این حالت بیمار نمیتواند تنفس کند و اگر این بیش از سه دقیقه طول بکشد، قطعا میمیرد. بنابراین بیمار را به دستگاه تنفس مصنوعی وصل میکنند که اصطلاحا به آن ونتیلاتور میگویند. این دستگاه یکی از ملزومات اصلی آیسییوهاست و یک مدل سادهترش در آمبولانسها و اورژانسها به کار میرود.
-این دو محصول را بهطور کامل خودتان تولید میکنید؟
ما تا چند سال پیش فقط نمایندگی کمپانی مدک بلژیک بودیم و در حوزه واردات و خدمات پس از فروش کارمان را شروع کردیم. در سال 1390 مجوز و پروانه skd، ckd این محصولات را در محل کارخانه شرکت احیا درمان واقع در شهرک صنعتی توس مشهد گرفتیم. در سال 93 همین تبدیل شد به تولید مستقل. در طول این سه سال ما ساخت قطعات را شروع کردیم. هر قطعه را که ساختیم، از نظر کیفی به تایید مراجع داخلی رساندیم و بعد به کمپانی فرستادیم و مدک تایید کرد که این قطعه کیفیت لازم را دارد و میتوانیم در دستگاهمان آن قطعه را جایگزین کنیم. روز به روز این کار پیشرفت کرد تا در سال 93 به حدی رسید که پروانهمان از ckd به تولید مستقل عوض شد و یکی از تولیدکنندههای این محصول شدیم. در حال حاضر در کشور برای دستگاه ونتیلاتور تنها شرکت تولیدی دانشبنیان هستیم. در حوزه ماشین بیهوشی دو شرکت دیگر نیز تولیدکننده هستند، اما از نظر آمار تولید و کیفیت محصول و سهم در بازار فاصله زیادی با ما دارند.
-از کی عنوان دانشبنیان را کسب کردید؟
از تقریبا دو سال پیش. ما اولین شرکت دانشبنیان معرفیشده از وزارت بهداشت به معاونت علمی و فناوری بودیم. یک طرح جدید هم داریم که تا چند ماه آینده وارد بازار میشود. این طرح هم اولین طرح حوزه وزارت بهداشت بود که فعلا نمیخواهیم رسانهای شود.
-چرا به شما میگویند دانشبنیان؟ فقط چون تنها تولیدکننده داخلی در این مقیاس هستید؟
فقط این نیست. محصولی که ما تولید میکنیم، با تکنولوژی روز اروپا مطابقت دارد. بهعلاوه در حوزه خدمات پس از فروش هم پیشرو هستیم. در زمینه خدمات طرح نوینی را در کشور پیاده کردیم و در هفت نقطه از کشور، شعبه ایجاد و افراد دورهدیده شرکت را مستقر کردیم. در اصل خدمات را در کنار end user قرار دادیم. از این جهت در مقایسه با رقبای دیگری که فقط واردکننده هستند و باید خدمات پس از فروش بدهند، یک گام جلوتریم. چون آنها مستقر در تهران هستند و وقتی end user خدماتی میخواهد باید درخواست کند، هزینه ایاب و ذهاب و اقامت را بدهد و منتظر آمدن کارشناس بماند. اما احیا درمان در هفت نقطه براساس پراکندگی دستگاهها اقدام به ایجاد شعبه کرده و دو مهندس دورهدیده را در هرکدام مستقر کرده است. به محض اینکه بیمارستانها اعلام نیاز کنند، بلافاصله میروند و خدمات میدهند. از چند ماه پیش اتفاق دیگری هم در حوزه تولید افتاده است. کمپانی مدک که خطوط تولید ما تحت لیسانس آن فعالیت میکنند، حاضر شده دو خط تولید خود را متوقف و بازار جهانیاش را از محصولات ما تامین کند.
-پس از چند ماه دیگر صادرات هم دارید...
بله. این اتفاق یک حسن بزرگ دارد. یکی از مشکلات بزرگ ما نداشتن فروش مستمر است. مشتری ما که معمولا در 80، 90 درصد مواقع، وزارت بهداشت است هر سه، چهار ماه یک بار یک پکیج صد تایی از ما میخرد. این هم هیچ تضمینی پشتش نیست. ممکن است یک سال و نیم هم نخرد. کارخانهای که سفارش مستمر ندارد، کارش دچار چالش است. چون باید به صورت فصلی نیروی کارش را زیاد و کم کند. حالا با داشتن یک سفارش مستمر خارجی، تولیدمان مداوم خواهد بود. از طرفی علاوه بر صرفهجویی ارزی، ارزآوری هم داریم. قرار است در این قرارداد یک سفارش مشخص سالانه توسط احیا درمان تولید و در بازار جهانی توسط مدک به فروش برسد.
-در راهنمای طبقات عنوان «پزشکی هستهای» دیدم. در این زمینه هم فعالیت میکنید؟
ما در حوزه پزشکی هستهای چند تا محصول داریم که تولیدکننده نیستیم. یک بخشی از آن دستگاههای شتابدهنده است به نام لینک. ما در این حوزه با کمپانی نیوسافت کار میکنیم و فقط نماینده انحصاری هستیم. اما با کمپانی قرارداد بستیم در حوزه خدمات دستگاههای شتابدهنده اجازه تولید قطعات داشته باشیم. وقتی محصولی پرمصرف نیست، اصلا وارد فاز تولید شدن ضرر است. یک حداقل فروشی باید تضمین شده باشد تا ورود به فاز تولید بهصرفه باشد. چون این وجود نداشته، ما روی دستگاههای لینک، آن اجزایی را که در تعمیرات دستگاه به کار میرود، تولید میکنیم تا خدمات پس از فروش ارزان شود. دستگاه بعدی سیکلترون است. لینک شتابدهنده خطی و سیکلترون شتابدهنده دورانی است. خروجی دستگاه سیکلترون دارویی است به نام FDG که این دارو، در پت سیتی استفاده میشود. برای سیکلترون نماینده کمپانی IBA بلژیک هستیم که بزرگترین سیکلترونساز دنیاست.
-پت سیتی چه کار میکند؟ کجا کاربرد دارد؟
با پت سیتی از بیمار همزمان هم سیتی گرفته میشود و هم پت. ابتدا محل توده سرطانی را با استفاده از سیتی پیدا میکنند و با استفاده از پت فانکشن میفهمند این توده تا چه حد فعال است و پراکندگی دارد. این برای پیگیری درمان خیلی مناسب است. شما وقتی مریض را درمان میکنید، میخواهید بفهمید این تا چه حد موثر بوده. کافی است یک کلیشه پت از قبل و بعد درمان داشته باشید. پت سیتی در درمان سرطان دستگاه بسیار لازم و مهمی است. رادیو داروی این دستگاه FDG است که توسط سیکلترون تولید میشود.
-کار این رادیو دارو چیست؟ نمیشود آن را مستقیما خرید که نیازی به تهیه سیکلترون نباشد؟
نیمه عمر این رادیو دارو دو ساعت است. برای همین باید در شعاع حداکثر یک ساعت از محل دستگاه پت سیتی یک دستگاه سیکلترون داشته باشید تا وقتی دارو تولید میشود، به بیمار تزریق شود و تصویر را بگیرد. FDG مواد رادیواکتیو و گلوکز نشاندار شده است. خاصیت سلول سرطانی، تکثیر است و سلولی که میخواهد تکثیر زیادی داشته باشد، به سوخت نیاز دارد که گلوکز است. حالا وقتی شما گلوکز را با رادیواکتیو نشاندار میکنید، سلولی که خیلی سوختوساز داشته باشد، در محلش تجمع پرتو را داریم. وقتی با پت تصویر میگیرید، این گلوکزهای جمعشده یک جا نشان میدهد که این سلول سرطانی است. منتها متاسفانه در کشور تعداد پت سیتیها در حال حاضر بسیار کم است. سه دستگاه داریم که بخش سیکلترون هر کدام دچار یک مشکل است و عملا کار نمیکند. ولی در آینده نزدیک الزاما تعداد پت سیتیها زیاد میشود. در مقام مشابه کشور ترکیه 120 دستگاه پت سیتی دارد.
-در مدت تحریمها دچار مشکل نشدید؟
دوره تحریم همزمان شد با وقتی که ما داشتیم دستگاههای کمپانی مدک را skd میکردیم. این کمپانی با ما بسیار همکاری میکرد. یک موقعهایی مجبور بودیم پول قطعات خریداریشده از مدک را در چند مرحله به صورت دستی و چمدانی بپردازیم. همکاری مدک از این جهت بود که این نحوه پرداخت پول را از ما قبول کرد. چون از این حیث کمپانیها با هم متفاوت هستند. خیلی از کمپانیها پول را باید حتما از کانال خاصی بگیرند. البته ما بحث نقل و انتقالات کالا را نداشتیم، چون این اقلام پزشکی هستند و دستگاههای پزشکی هیچ موقع قانونا تحت تحریم نبودند، مگر اینکه آن کمپانی نمیخواست همکاری کند.
-در حوزه پزشکی هستهای چطور؟ دست روی حوزه بحثبرانگیزی گذاشته بودید...
این دستگاهها دارای تکنولوژی خاص بوده و نیاز به export license دارند. سیکلترون میتواند کاربری غیرپزشکی هم داشته باشند و اصطلاحا کاربری دوگانه دارند. اما کمپانی IBA با ما همکاری کرد و برای ما export license گرفت. ما الان از نظر دولت بلژیک یک شرکت شناختهشده هستیم که اجازه داریم این دستگاهها را داشته باشیم. گرفتنexport license منوط به این است که پرونده سوابق کاری شرکت و سهامداران در دولت فدرال بلژیک بررسی شود و ببینند آیا کارهایی غیر از کارهای پزشکی در این شرکت انجام میشود یا نه. اگر پرونده سفید باشد، شرکت میتواند export license بگیرد که ما گرفتیم. حسن دیگر این مدرک در این است که نقل و انتقال پول برای آن کالایی که export license دارد، مجاز است.
-چرا این شرکت چنین زحمتی به خود داد؟ شما را میشناخت؟
این پرژه دو سال در IBA طول کشید. این شرکت علاقهمند بود با ایران کار کند، اما باید جایی را پیدا میکرد که اولا توانایی فنی و علمی لازم را داشته باشد، ثانیا پروندهاش سفید باشد. ما در چند مرحله مختلف رفتیم و مصاحبه دادیم. اطلاعاتمان بررسی شد و از آزمونهای آنها مرحله به مرحله بیرن آمدیم تا این اجازه را گرفتیم. نکته مهمی که خیلی به ما کمک کرد، این بود که هم IBA در بلژیک است و هم مدک. 10 سال سابقه کاری ما با مدک برای دولت بلژیک قابل استناد و ارزشمند بود. سفارت بلژیک در ایران هم کمکمان کرد، چون این سفارت 10 سال بود ما را میشناخت. ما مستقیما با سفارت روابط داریم و هر وقت سفارت گردهماییهای علمی و بازرگانی دارد، ما را دعوت میکند.
-همکاری با شرکتهای اروپایی، جلب اعتماد در جهان، صادرات و... آن زمان که وارد رشته مهندسی پزشکی شدید، اصلا به اینها فکر میکردید؟ تصور شغلیتان چه بود؟
من دوره دوم مهندسی پزشکی در کشور وارد این رشته شدم. سال 73 تازه یک سال بود دانشگاه پلیتکنیک این رشته را در سطح فوق لیسانس ارائه میکرد. خیلی صادقانه بگویم، آن موقع ما فکر میکردیم که صرفا مهندسی پزشکی بحث طراحی اندامهاست. واقعا هم یکی از کارهای اصلی مهندسی پزشکی طراحی اندامهای مصنوعی است. من با این نیت وارد مهندسی پزشکی شدم، ولی به تجهیزات پزشکی گرایش پیدا کردم، چون آن زمان در حوزه طراحی اندامها در کشور اقدام بهخصوصی انجام نشده بود. الان را نمیدانم. ولی همیشه دستگاههای خوب و پیشرفته پزشکی در کشور بود.
-شرکت چطور پا گرفت؟ سرمایهاش را از کجا پیدا کردید؟
کار این شرکت از خدمات پس از فروش شروع شد. چون هیچ سرمایهای نداشتیم، موقعی که با دو برادرم شرکت را به وجود آوردیم، صرفا به صورت کلی خدمات پس از فروش در حوزه بیهوشی و ونتیلاتور میدادیم. ما برای برندهای مختلف که به هر شکل شرکت نمایندگیشان خدمات نمیداد -حالا یا 10 سال از خرید گذشته بود یا به هر علت دیگر- خدمات میدادیم. از آن محل هم زندگیمان میگذشت و هم توانستیم سرمایهای جمع کنیم و سال 83 با سرمایه سه میلیون تومانی شرکت را تاسیس کردیم. جا و مکانی نداشتیم. محل شرکت خانه شخصی من بود. این خدمات گسترش پیدا کرد و توانستیم کارشناسان دیگری بگیریم. بعد محلی را برای شرکت اجاره کردیم و رسیدیم به مرحلهای که دیدیم خدمات انجام میدهیم و برندهای دیگر را معروف میکنیم. پس چرا نرویم یک برند برای خودمان داشته باشیم؟ این شد که نمایندگی مدک را گرفتیم و همینطور مرحله به مرحله جلو رفتیم. همیشه خودمان توانستیم با کارمان سرمایه لازم برای توسعه را به دست آوریم. تجارب کارهای اول هم خیلی بهمان کمک کرد. چون برندهای مختلف را تعمیرات میکردیم، نقاط قوت و ضعف دستگاههای مختلف را متوجه شدیم و توانستیم دید خوبی پیدا کنیم. از این دید برای انتخاب یک برند خوب استفاده کردیم و بعد این تجربیات ما را به این فکر برد که حالا که این توانایی را داریم، چرا یک محصول خوب را خودمان نسازیم؟
-مدیریت یک شرکت دانشبنیان چه فرقی با مدیریت یک شرکت معمولی دارد؟ شما با چه مشکلاتی دستوپنجه نرم میکنید؟
الان طرحهای جناب آقای دکتر ستاری خیلی کمککننده هستند. مثل اینکه گفته شده به صنایع هوایی حتی ریسک تولید را پرداخت میکنند. طبیعتا در هر محصولی 10 تا ساخته میشود تا یکی درست شود. و حالا گفته شده این هزینهها به شکل بلاعوض پرداخت خواهد شد. کاری به مبلغ ندارم. ممکن است بودجه لازم وجود نداشته باشد، ولی تفکر، تفکر صحیحی است. یعنی دقیقا آن نقاط چالشبرانگیز را پیدا کردند. قبل از این، تفکر مجموعه این بود که کسی که میخواهد دستگاه بسازد، فقط وام بگیرد. ای کاش در خریدهای دولتی از شرکتهای دانشبنیان خرید شود.
-مگر از شما خرید نمیکنند؟
چرا، ولی خیلی کم. وزارت بهداشت خریدار دستگاههای پزشکی و متولی سلامت مردم است. به این دلیل ارز ویژه و دولتی در اختیار دارد. میرود محصولاتی مثل دستگاه بیهوشی و ونتیلاتور را از خارج از کشور میخرد. بعد میآید به شکل رایگان یا با هزینه خیلی کم آن را عرضه میکند. مثلا در طرح تحول سلامت این دستگاه را در هیئت امنای صرفهجویی ارزی میگذارد و به بیمارستان میگوید 20 درصدش را بیمارستان بدهد و 80 درصدش را وزارت بهداشت میدهد. اگر وزارت بهداشت میخواهد 1000 دستگاه بخرد، 100 تایش را از من میخرد و 900 تایش را وارد میکند. و من باید با جنسی رقابت کنم که هزینه سرمایه، حواله پول، مالیات گمرکی، مالیات و... را نمیدهد. این یعنی ۴۰ درصد سوبسید به واردات. بعد میگوییم حمایت از تولید داخل. این اسمش حمایت نیست. ما از هیئت امنا ممنون هستیم که حداقل از ما هم میخرد. بحث شخصی نیست، بحث ساختار قانونی دولت است. ما الان حضور آقای دکتر ستاری را اینجا میخواهیم که برای ما بجنگد. سرمایه، نیروی انسانی و... 10 درصد کار است. 90 درصد کار وقتی است که این محصول دانشبنیان که بیرون میآید، بتواند فروش رود و چرخ ما بچرخد.
-نیروی انسانیتان را چطور پیدا میکنید؟ درحالیکه دائم بحث خروج نخبگان از کشور را میشنویم، به چه وسیلهای آنها را در مجموعه نگه میدارید؟
در این حوزه هم مشکلاتی داریم. نیروی انسانیای که برای یک شرکت دانشبنیان مورد نیاز است، باید یک توانایی ویژه داشته باشد. این افراد بسیار مستعد هستند که توسط شرکتها و دانشگاههای غربی جذب شوند و متاسفانه در کمتر از چهار سال گذشته، سه نفر از نیروهایمان را به همین شکل از دست دادیم. کمکی که بنیاد ملی نخبگان میتواند به ما بکند، این است که کارشناسان زبده را به ما معرفی کند چون کانالهای جذب نیروی نخبهمان خیلی محدود است. میرویم دانشگاهها و با آدمهایی مواجه میشویم که خدمت سربازی دارند. دو سال باید برود خدمت و وقتی برمیگردد، ما دیگر به او دسترسی نداریم. ولی بنیاد قطعا لیستی از این افراد دارد. کاش بنیاد این آدمها را برحسب نیاز هر شرکت بهشان معرفی کند. الان آنها دنبال کار هستند و ما دنبال نیروی خوب میگردیم، اما همدیگر را پیدا نمیکنیم.
منبع: ماهنامه سرآمد
ارسال به دوستان